روان درمانگر

هانیه جداری روان درمانگر و گروه درمانگر

روان درمانگر

هانیه جداری روان درمانگر و گروه درمانگر

ناخودآگاه 3

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۳۹ ب.ظ
من اگر بخواهم ناخودآگاه را به چیزی تشبیه کنم، آن را همچون یک حفره تاریک و مکنده می بینم که از حدود ۷ سالگی و شاید کمی قبلتر هاشروع به فعالیت می کند.  فعالیت اولیه این حفره جمع آوری خاطرات و تجربه ها و اتفاقات پیش آمده در زندگی است که هرکدام به نوعی فشار و تعارض با خود به همراه دارد.مثل خاطره دعوا با خواهر کوچکتر، خاطره خریدن یک دوچرخه، تجربه دیدن دعوای پدر و مادر، مشاهده یک صحنه تصادف و مجموعه ای از خاطرات گوناگون با بار عاطفی و احساسی گاه مثبت و گاه منفی.
هرگاه در زندگی روزمره ما اتفاقی پیش بیاید که توانایی تحمل بار فشار روانی آن اتفاق سخت به نظر برسد، ناخودآگاه وارد عمل می شود و آن خاطره را به درون اعماق خود می مکد ولی به این معنا نیست که کل واقعه برای همیشه از صحنه زندگی پاک می شود و ما فراموش می شود. اتفاقا ناخودآگاه آن خاطره را درون خود نگه می دارد تا در روز مبادا بتواند برای جلوگیری از فشار تعارضی مشابه از آن استفاده کند.
در چند سطر بالا به کلمه ای اشاره کردم به نام فشار روانی. در این قسمت در مورد این موضوع توصیح می دهم. برای توضیح فشار روانی نیاز داریم که اطلاعاتی در مورد احساسات و افکار داشته باشیم. 
در پی وقوع هر کنشی و یا هر اتفاقی فکری در سر فرد تولید می شود، در پی تولید فکر، احساسی به سراغ فرد می آید و پس از آن عملی از فرد سر می زند. مثلا اگر آن اتفاق این باشد کودک هشت ساله ای در حال بازی کردن با خواهر کوچکترش او را هل می دهد و خواهر کوچکتر با گریه به سراغ مادر می رود و مادر با خشم به سراغ کودک هشت ساله می آید و او را مورد سرزنش قرار می دهد که تو بزرگتری، تو باید مراقب خواهر کوچکترت باشی و ... . به نظر مکالمه ساده ای اتفاق افتاد ولی کودک هشت ساله با توجه به خاطرات یکی دو سال گذشته فکری به ذهنش می آید. مادر من را دوست ندارد، مادر خواهر کوچکتر را بیشتر از من دوست دارد. احساسی که به سراغ کودک هشت ساله می آید می تواند غم باشد، خشم باشد، ترس باشد و این احساس باعث بروز رفتاری در این کودک می شود. غم او را به گریه می اندازد، خشم باعث فریاد زدنش می شود و ترس باعث می شود به اتاقش پناه ببرد و با اسباب بازی هایش بازی کند. 
این چرخه فکر، احساس، رفتار را در این قسمت شرح دادم و در ادامه مطلب بیشتر به این مطلب خواهم پرداخت.
ادامه دارد...

نوشته شده توسط: هانیه جداری

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۱۵
هانیه جداری

نظرات  (۱)

۱۵ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۵۹ در مسیر شدن
اوهوم ... تا اینجاش که خوبه
فک کنم تا حدودی متوجه بشم چی میگی
فقط لطفا توی قسمت بعد پیچیده ترش نکن و مثال بیشتری بزن تا شیر فهم تر شیم
(^_^)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">