روان درمانگر

هانیه جداری روان درمانگر و گروه درمانگر

روان درمانگر

هانیه جداری روان درمانگر و گروه درمانگر

من اگر بخواهم ناخودآگاه را به چیزی تشبیه کنم، آن را همچون یک حفره تاریک و مکنده می بینم که از حدود ۷ سالگی و شاید کمی قبلتر هاشروع به فعالیت می کند.  فعالیت اولیه این حفره جمع آوری خاطرات و تجربه ها و اتفاقات پیش آمده در زندگی است که هرکدام به نوعی فشار و تعارض با خود به همراه دارد.مثل خاطره دعوا با خواهر کوچکتر، خاطره خریدن یک دوچرخه، تجربه دیدن دعوای پدر و مادر، مشاهده یک صحنه تصادف و مجموعه ای از خاطرات گوناگون با بار عاطفی و احساسی گاه مثبت و گاه منفی.
هرگاه در زندگی روزمره ما اتفاقی پیش بیاید که توانایی تحمل بار فشار روانی آن اتفاق سخت به نظر برسد، ناخودآگاه وارد عمل می شود و آن خاطره را به درون اعماق خود می مکد ولی به این معنا نیست که کل واقعه برای همیشه از صحنه زندگی پاک می شود و ما فراموش می شود. اتفاقا ناخودآگاه آن خاطره را درون خود نگه می دارد تا در روز مبادا بتواند برای جلوگیری از فشار تعارضی مشابه از آن استفاده کند.
در چند سطر بالا به کلمه ای اشاره کردم به نام فشار روانی. در این قسمت در مورد این موضوع توصیح می دهم. برای توضیح فشار روانی نیاز داریم که اطلاعاتی در مورد احساسات و افکار داشته باشیم. 
در پی وقوع هر کنشی و یا هر اتفاقی فکری در سر فرد تولید می شود، در پی تولید فکر، احساسی به سراغ فرد می آید و پس از آن عملی از فرد سر می زند. مثلا اگر آن اتفاق این باشد کودک هشت ساله ای در حال بازی کردن با خواهر کوچکترش او را هل می دهد و خواهر کوچکتر با گریه به سراغ مادر می رود و مادر با خشم به سراغ کودک هشت ساله می آید و او را مورد سرزنش قرار می دهد که تو بزرگتری، تو باید مراقب خواهر کوچکترت باشی و ... . به نظر مکالمه ساده ای اتفاق افتاد ولی کودک هشت ساله با توجه به خاطرات یکی دو سال گذشته فکری به ذهنش می آید. مادر من را دوست ندارد، مادر خواهر کوچکتر را بیشتر از من دوست دارد. احساسی که به سراغ کودک هشت ساله می آید می تواند غم باشد، خشم باشد، ترس باشد و این احساس باعث بروز رفتاری در این کودک می شود. غم او را به گریه می اندازد، خشم باعث فریاد زدنش می شود و ترس باعث می شود به اتاقش پناه ببرد و با اسباب بازی هایش بازی کند. 
این چرخه فکر، احساس، رفتار را در این قسمت شرح دادم و در ادامه مطلب بیشتر به این مطلب خواهم پرداخت.
ادامه دارد...

نوشته شده توسط: هانیه جداری

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۳۹
هانیه جداری

در تقسیم بندی ذهن بر اساس نظریه ای که فروید مطرح کرد و سالهاست که از این تقسیم بندی در شاخه های مختلف روان شناسی استفاده می شود، سه قسمت عنوان می شود: هوشیار(خودآگاه)، نیمه هوشیار، ناهوشیار(ناخودآگاه).

بخش هوشیار همان بخشی است که ما آگاهانه در تصمیم گیری ها از آن استفاده می کنیم و دقیقا می دانیم که به چه دلیل وبا چه منطقی تصمیم گرفته ایم. در مورد شناخت ما از اشیا و دنیای اطرافمان فعالیت می کند.بخش ناهوشیار یا ناخودآگاه آن بخشی است که سبب می شود ما تصمیمی بگیریم و بعد اگر از ما بپرسند که چرا چنین کاری انجام داده ایم، نتوانیم دلیلی واضح، روشن و شفاف برای آن داشته باشیم. بخش نیمه همشیار ذهنمان همان بخشی است که در زندگی روزمره همراه ماست، برای به خاطر آوردن آدرس خانه مان، نحوه صحبت کردنمان، یافتن وسیله ای در کمد لباسهایمان و هر چیزی که به عنوان اطلاعات در دسترس ماست.

اطلاعات موجود در ذهن نیمه هوشیار به راحتی به بخش هوشیار ذهن منتقل می شوند، به همین دلیل است که به راحتی شماره تلفن یکی از دوستان صمیمی را به خاطر می آوریم، مسیر همیشگی به سمت خانه را گم نمی کنیم و در سوپرمارکت محل به راحتی قفسه مواد مورد نیاز همیشگیمان را پیدا می کنیم.

ولی موضوع در مورد ناخودآگاه فرق می کند. خاطرات و اتفاقات ذخیره شده در ناخودآگاهمان به این راجتی ها وارد بخش هوشیار ذهنمان نمی شوند و به این راحتی ها نمی توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم. متاسفانه موارد زیادی از اعمال ما تحت تاثیر ناخودآگاه صورت می گیرد و گاهی بر قسمتی از مسیر زندگی و گاهی بر کل زندگی حاکم می شود. 

احتمالا خواندن چند سطر بالا ترسی در درونمان ایجاد کند از هیولایی به نام ناخودآگاه که ما مدام به خود و در درون ذهن خود حمل می کنیم که هر آن احتمال دارد ما را به قعر بدبختی و بیچارگی فرو بکشد. اینجا این نوید را می دهم که گاهی همین به ظاهر هیولا باعث پیشرفت و موفقیت ما هم می شود. 

ادامه دارد...

نوشته شده توسط: هانیه جداری


http://bavar1.blog.ir/1395/05/14/unconscious2

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۰۳
هانیه جداری

گروه درمانی لایه های شخصیت:

شخصیت از طریق فرآیند رشدی شکل می گیرد که در آن رویدادها، پیشرفت ها و مشکلات در یک مرحله بر پیشرفت فرد در مراحل بعدی اثر می گذارد و رابطه با چهره های مهم در مراحل اولیه، شدیداً بر تعیین ویژگی روابط حاضر اثر میگذارد. اگر آن روابط فراخوانده شوند، دوباره زنده گردند و به نحو اثرگذاری دوباره تجربه گردند، می تواند مفید باشد. گروه درمانی چنین مجال و فرصتی را فراهم می سازد. هر مرحله گروه درمانی اجازه ظهور به مجموعه ای از مسایل، موضوعات و تعارضات را می دهد که می تواند با مشکلات جاری عضو مرتبط باشد.

جلسات این گروه درمانی روزهای شنبه از ساعت 17الی18:30 برگزار می شود. جهت ثبت نام باشماره های بنیاد سوگ شروین تماس بگیرید:

88148440,88148441

نوشته شده توسط: هانیه جداری

Bavar1.blog.ir/1395/05/12/grouptherapy2

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۹
هانیه جداری

گروه درمانی بازسازی زندگی پس از طلاق:


با توجه به اینکه طلاق یکی از پرفشارترین بحران های زندگی افراد شناخته می شود، عبور از این بحران نیازمند یاری و همدلی ست.

جلسات گروه درمانی بازسازی زندگی پس از طلاق برای کمک به عبور از این بحران چند ویژگی دارد که به صورت مختصر به آنها اشاره می کنم.

یکی از این ویژگی ها این است که افراد در گروه با همدردان خود آشنا می شوند و متوجه می شوند که آنها در طی این مسیر تنها نیستند.

ویژگی دیگر این جلسات آشنا شدن افراد با تجربه های یکدیگر است. گاهی پس از مواجهه با طلاق این افراد در درون خود گفتگوهای درونی تجربه می کنند. به عنوان مثال اگر فلان می کردم چنان می شد که در جلسات گروه درمانی افراد می توانند این نوع افکار خود را با هم درمیان بگذارند و با تشریک مساعی از این شرایط عبور کنند.

این گروه درمانی که در طی 14 جلسه برگزار می شود به افرادی که طلاق را تجربه کرده اند کمک می کند که از سوگ طلاق رها شده و در مسیر بازسازی زندگی پس از طلاق قدم بردارند.


دور جدید گروه درمانی بازسازی زندگی پس از طلاق شهریور ماه روزهای سه شنبه از ساعت 16:30 الی 18 در بنیاد سوگ شروین آغاز می شود. جهت ثبت نام به قسمت تماس با من مراجعه کنید و یا از طریق فرمی که در قسمت تماس با من هست یا از طریق شماره تلفن های بنیاد سوگ شروین ثبت نام اولیه خود را انجام دهید.


نوشته شده توسط: هانیه جداری

http://bavar1.blog.ir/1395/05/10/ grouptherapy
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۵۰
هانیه جداری

در قسمت قبل به واژه ناخودآگاه اشاره شد که در طول روز بارها احتمالا تکرار می شود. معمولا کاری انجام می دهیم و سپس اینطور عنوان می کنیم که من ناخودآگاه این کار را انجام دادم یا از جمله معروف "دست خودم نیست است" استفاده می کنیم. قسمتی از این اعمال به عنوان رفتارهای اتوماتیک شناخته می شوند که در طول مسیر زندگی آموخته شده اند و تکرار می شوند. این قسمت از رفتارها در مبحث جداگانه ای بررسی خواهند شد. قسمت مورد نظر ما در این متن همان رفتارهای ناخودآگاه ماست که اگر بخواهیم دلیلی برای انجامش بیاوریم از جمله دست خودم نبود استفاده می کنیم. 

ولی چرا این رفتارها دست خودمان نیست؟ پس دست کیست؟ چه کسی کنترل این رفتارهای ما را دردست دارد؟ پاسخ این سوال ها قسمت ناخودآگاه ذهن ماست. همان قسمتی به مرور زمان و در طی سال ها زندگی و تجربه ساخته شده است و حفره ای در ذهن ماست که هر گاه موضوع و حادثه پرفشاری از نظر احساسی برایمان اتفاق می افتد به درون آن حفره رانده می شود، به ظاهر فراموش می شود ولی درون آن حفره می ماند تا در موقعیت مناسب کنترل رفتار ما را به عهده بگیرد و جلوی فشار احساسی وارد شده بر ما و روان ما را سد کند.


نوشته شده توسط: هانیه جداری


http://bavar1.blog.ir/1395/05/09/unconscious

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۲۷
هانیه جداری

به عنوان اولین مطلب در وبلاگم به نظر می رسد که بهتر است تعریف مورد نظر عده زیادی از روان شناسان را از روان تحلیل گری بنویسم. عده ای از مردم این موضوع را با نام روان کاوی می شناسند و با توجه به منابع ترجمه شده موجود، یکی از شیوه های روان درمانی معرفی می شود. ولی در اصل کاری که یک تحلیل گر یا یک روانکاو انجام می دهد چیزی فراتر از یک روش درمانی است. 

یک تحلیلگر در طی جلسات، تلاش می کند فرد مراجعه کننده را به سمت شناخت قسمت ناخودآگاه رفتار خود سوق دهد و او را نسبت به احساسات فراموش شده و واپس زده آگاه کند.

منظور از ناخودآگاه آن قسمت از ذهن است که نسبت به آن آگاهی نداریم ولی وجود دارد و به کنترل رفتار فرد می پردازد.

ادامه دارد...

نوشته شده توسط: هانیه جداری


 http://bavar1.blog.ir/1395/05/08/ psychoanalyst
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۰
هانیه جداری